ما در عصری زندگی میکنیم که تار و پود آن با دیجیتالی شدن و اتصال مداوم به شبکه بافته شده است. از ساعت هوشمندی که ضربان قلب ما را میشمارد تا خودرویی که بهترین مسیر را به ما پیشنهاد میدهد، فناوری دیگر یک ابزار جانبی نیست، بلکه به بخشی جداییناپذیر از تصمیمگیریهای روزمره ما تبدیل شده است. این موج هوشمندسازی، خانههای ما را نیز در بر گرفته و آنها را به اکوسیستمهای زندهای تبدیل کرده است که به نیازهای ما پاسخ میدهند. اما در میان این همه هیاهوی فناوری، یک تحول بنیادین و حیاتی در سکوت در حال وقوع است؛ تحولی که در جعبهای کوچک و معمولاً فراموششده در کنار دیوار خانههایمان پنهان شده است: کنتور برق.
این دستگاه برای بیش از یک قرن، نمادی از یک دوران صنعتی گذشته بود؛ یک ابزار الکترومکانیکی وفادار اما کاملاً منفعل. وظیفهاش ساده بود: ثبت دقیق انرژی مصرفی در ملک شما. این کنتورها، ابزارهایی بودند که بی سر و صدا تنها یک بار در ماه، با مراجعه یک مأمور، زبان باز میکردند و داستان مصرف یک ماهه ما را به شکلی کلی و بدون هیچ جزئیاتی روایت میکردند. اما آن دوران به سر آمده است. ظهور کنتورهای هوشمند (Smart Meters) صرفاً یک بهروزرسانی فنی یا جایگزینی یک دستگاه قدیمی با نسخهای جدیدتر نیست. این یک دگرگونی کامل در فلسفه انرژی است؛ یک انقلاب بیصدا که در حال تغییر دادن ساختار بنیادی نحوه تولید، توزیع و مصرف برق است. این فناوری، کنتور را از یک حسابدار منفعل به یک مدیر ارتباطات فعال و دوطرفه تبدیل میکند.
این مقاله، یک راهنمای جامع و سفری عمیق به دنیای کنتورهای هوشمند است. با هم بررسی خواهیم کرد که این فناوری چگونه کار میکند، چه مزایا و معایبی را به همراه دارد، و مهمتر از همه، چرا درک آن برای هر یک از ما به عنوان شهروندان یک سیاره در حال تغییر، حیاتی است و چگونه نقشی کلیدی در ساختن آیندهای پایدارتر، کارآمدتر و هوشمندتر ایفا میکند.

تاریخچه اندازهگیری برق
برای درک اهمیت کنتورهای هوشمند، ابتدا باید نگاهی به گذشته بیندازیم. کنتورهای برقی که شاید برای بیش از یک قرن در خانههای ما حضور داشتند، عمدتاً از نوع آنالوگ یا الکترومکانیکی بودند. این دستگاهها با استفاده از یک دیسک فلزی که تحت تأثیر میدان مغناطیسی ناشی از جریان برق میچرخید، میزان مصرف را اندازهگیری میکردند. سرعت چرخش این دیسک با میزان مصرف برق نسبت مستقیم داشت و شمارهاندازهای مکانیکی، این چرخشها را به کیلووات-ساعت (kWh) تبدیل میکردند.
این سیستم، با وجود کارایی قابل قبول در زمان خود، محدودیتهای ذاتی فراوانی داشت. ارتباط با این کنتورها کاملاً یکطرفه بود؛ آنها فقط مصرف را ثبت میکردند و هیچ اطلاعات دیگری ارسال یا دریافت نمینمودند. برای خواندن اطلاعات آنها، یک مأمور از طرف شرکت برق باید به صورت ماهانه به محل مراجعه میکرد که این فرآیند هم هزینهبر و هم مستعد خطای انسانی بود. در شرایطی که دسترسی به کنتور ممکن نبود، قبضها به صورت تخمینی صادر میشدند که اغلب منجر به نارضایتی مشترکین میگردید. مهمتر از همه، این سیستم هیچ دیدگاهی نسبت به الگوی مصرف به مصرفکننده یا شرکت برق ارائه نمیداد. شما نمیدانستید چه ساعاتی از روز بیشترین مصرف را دارید یا کدام دستگاهها مسئول بخش عمدهای از قبض برق شما هستند. این عدم شفافیت، مدیریت مصرف و بهینهسازی آن را تقریباً غیرممکن میساخت.
کنتور هوشمند چیست؟
کنتور هوشمند یک جهش نسلی نسبت به همتایان آنالوگ خود محسوب میشود؛ این گذار را میتوان با جهش از تلفنهای ثابت به گوشیهای هوشمند مقایسه کرد. هر دو تماس برقرار میکنند، اما دومی دنیایی از اطلاعات و تعاملات را ممکن میسازد. این دستگاه در واقع یک کامپیوتر کوچک و دیجیتال است که جایگزین کنتور قدیمی شما میشود و به یک پردازنده، حافظه و یک ماژول ارتباطی مجهز است. اما تفاوت اصلی و ماهیت انقلابی آن، در یک قابلیت کلیدی نهفته است: ارتباط دوطرفه.
برخلاف کنتورهای قدیمی که تنها میتوانستند اطلاعات را به صورت یکطرفه ثبت کنند، کنتورهای هوشمند قادرند یک گفتگوی مداوم و دوطرفه با شرکت توزیع برق برقرار نمایند. این دستگاهها اطلاعات دقیق مصرف انرژی را به صورت دیجیتال و در فواصل زمانی کوتاه (مثلاً هر ۱۵ دقیقه یا هر ساعت) ثبت کرده و آن را به صورت بیسیم و امن برای شرکت توزیع برق ارسال میکنند. این دادهها فقط به کیلووات-ساعت محدود نمیشوند، بلکه میتوانند شامل اطلاعاتی در مورد کیفیت ولتاژ و هشدارهای قطعی برق نیز باشند. همزمان، کنتورها میتوانند از شرکت برق نیز اطلاعات دریافت کنند. این اطلاعات میتواند شامل تعرفههای قیمتگذاری متغیر در طول روز، بهروزرسانیهای نرمافزاری برای بهبود عملکرد دستگاه، و حتی سیگنالهای پاسخگویی بار (که از مصرفکنندگان میخواهد در ازای دریافت اعتبار، مصرف خود را در ساعات اوج کاهش دهند) باشد.
این ارتباط دوطرفه از طریق یک شبکه پیشرفته و چندلایه به نام زیرساخت اندازهگیری پیشرفته (Advanced Metering Infrastructure – AMI) امکانپذیر میشود. این شبکه، یک شبکه عصبی سیستم برق هوشمند را تشکیل میدهد و از سه جزء اصلی تشکیل شده است:
- ۱. کنتورهای هوشمند: دستگاههای نهایی در خانهها و کسبوکارها که دادهها را جمعآوری و ارسال میکنند.
- ۲. شبکه ارتباطی: این شبکه میتواند از فناوریهای مختلفی مانند شبکههای مش رادیویی (RF Mesh) که در آن کنتورها با یکدیگر صحبت کرده و دادهها را به یک نقطه مرکزی میرسانند، شبکههای سلولی (مانند 4G/5G) یا ارتباط از طریق خطوط برق (PLC) استفاده کند.
- ۳. سیستم مدیریت دادههای کنتور (MDMS): این سیستم، مغز متفکر عملیات در شرکت برق است؛ یک پلتفرم نرمافزاری قدرتمند که میلیاردها داده دریافتی از کنتورها را جمعآوری، اعتبارسنجی، ذخیره و تحلیل میکند تا برای صدور صورتحساب، مدیریت شبکه و ارائه خدمات به مشتریان قابل استفاده باشد.
به لطف این زیرساخت یکپارچه، اطلاعات مصرف دیگر به صورت دستی و ماهانه جمعآوری نمیشود، بلکه به شکلی خودکار، سریع و پیوسته در دسترس قرار میگیرد. این جریان مداوم داده، سنگ بنای تمام مزایایی است که کنتورهای هوشمند برای مصرفکنندگان، شرکتهای برق و محیط زیست به ارمغان میآورند.

پروتکلهای ارتباطی رایج در کنتورهای هوشمند
انتخاب فناوری برای “شبکه ارتباطی” یکی از مهمترین و پیچیدهترین تصمیمات در طراحی یک زیرساخت اندازهگیری پیشرفته (AMI) است. این انتخاب باید بین هزینه، پوششدهی، مصرف انرژی، امنیت و مقیاسپذیری تعادل برقرار کند. پروتکلهای ارتباطی را میتوان به چند دسته اصلی تقسیم کرد:
-
شبکههای LPWAN مبتنی بر زیرساخت سلولی (Licensed Spectrum): این دسته شامل جدیدترین و رو به رشدترین فناوریهاست که از زیرساخت شبکههای موبایل موجود استفاده میکنند.
-
NB-IoT (Narrowband-IoT): این فناوری که بر بستر شبکههای 4G و 5G عمل میکند، به طور خاص برای اینترنت اشیاء طراحی شده است. مزیت بزرگ آن، نفوذپذیری عمیق است که به سیگنال اجازه میدهد به نقاط کور مانند زیرزمینها و موتورخانهها (جایی که بسیاری از کنتورها نصب شدهاند) برسد. از آنجا که این پروتکل از طیف فرکانسی دارای مجوز و زیرساخت اپراتورهای موبایل استفاده میکند، امنیت و کیفیت خدمات (QoS) بالایی را تضمین میکند. شرکت برق نیازی به ساخت و نگهداری شبکه ارتباطی خود ندارد، اما در عوض باید هزینه اشتراک داده را به ازای هر کنتور به اپراتور مخابراتی بپردازد. مصرف انرژی آن بسیار پایین است و میتواند عمر باتری دستگاه را برای سالها تضمین کند.
-
LTE-M (LTE for Machines): این پروتکل نیز مانند NB-IoT بر بستر شبکه LTE کار میکند اما پهنای باند بیشتری ارائه میدهد و از قابلیت جابجایی (Mobility) و ارتباطات صوتی پشتیبانی میکند که آن را برای کاربردهایی فراتر از کنتورهای ثابت نیز مناسب میسازد.
-
- شبکههای LPWAN مبتنی بر طیف بدون مجوز (Unlicensed Spectrum): این پروتکلها به شرکتها اجازه میدهند شبکه خصوصی خود را بسازند و کنترل کاملی بر آن داشته باشند.
- LoRaWAN (Long Range Wide Area Network): این پروتکل به دلیل برد بسیار بالا (تا چندین کیلومتر در مناطق روستایی) و مصرف انرژی فوقالعاده پایین شهرت دارد که آن را برای دستگاههایی که با باتری کار میکنند ایدهآل میسازد. شرکتها با نصب گیتویهای (Gateways) خود، یک شبکه خصوصی ایجاد میکنند که هزینه عملیاتی بلندمدت (بدون نیاز به پرداخت اشتراک) را کاهش میدهد، اما نیازمند سرمایهگذاری اولیه برای خرید و نصب این گیتویهاست. LoRaWAN برای مناطق وسیع و کمتراکم که پوشش سلولی ضعیفی دارند، گزینهای عالی محسوب میشود.
- شبکه مش رادیویی (RF Mesh): در این مدل محبوب، هر کنتور هوشمند مانند یک گره (node) در یک شبکه بزرگ عمل میکند و میتواند دادههای خود و کنتورهای همسایه را به گره بعدی منتقل کند تا در نهایت به یک “تجمیعکننده” (Collector) مرکزی برسد. این ساختار “خودترمیم” (self-healing) است؛ یعنی اگر مسیر ارتباطی یک کنتور قطع شود، شبکه به طور خودکار مسیر جدیدی را برای ارسال داده پیدا میکند. این پروتکل برای مناطق شهری و حومهای با تراکم بالا که تعداد زیادی کنتور در فاصله نزدیک به هم قرار دارند، بسیار کارآمد است.
- ارتباط از طریق خطوط برق (Power Line Communication – PLC): این پروتکل یک روش کلاسیک است که از سیمکشی برق موجود برای انتقال داده استفاده میکند. مزیت اصلی آن، عدم نیاز به ایجاد هرگونه زیرساخت ارتباطی جدید است. با این حال، این روش میتواند تحت تأثیر نویزهای الکتریکی روی شبکه قرار گرفته، سرعت کمتری داشته باشد و پیادهسازی آن در شبکههای پیچیده توزیع برق دشوار باشد.
به لطف این زیرساخت یکپارچه، اطلاعات مصرف دیگر به صورت دستی و ماهانه جمعآوری نمیشود، بلکه به شکلی خودکار، سریع و پیوسته در دسترس قرار میگیرد. این جریان مداوم داده، سنگ بنای تمام مزایایی است که کنتورهای هوشمند برای مصرفکنندگان، شرکتهای برق و محیط زیست به ارمغان میآورند.
مزایا و معایب کنتورهای هوشمند
هر فناوری تحولآفرینی، مجموعهای از فرصتها و چالشها را با خود به همراه دارد. کنتورهای هوشمند نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درک همهجانبه این فناوری نیازمند بررسی دقیق هر دو روی سکه است.
مزایا: شفافیت، کنترل و کارایی برای همه
مزایای کنتورهای هوشمند گسترده و چندوجهی هستند و تأثیرات مثبتی بر تمام ذینفعان اکوسیستم انرژی دارند.
- توانمندسازی مصرفکننده: بزرگترین هدیه کنتورهای هوشمند به مصرفکنندگان، اطلاعات است. دسترسی به دادههای دقیق و تقریباً آنی از طریق پورتالهای وب یا اپلیکیشنهای موبایل، به کاربران اجازه میدهد الگوهای مصرف خود را تحلیل کنند. این شفافیت به آنها کمک میکند تا با انتقال فعالیتهای پرمصرف (مانند استفاده از ماشین لباسشویی یا شارژ خودروی برقی) به ساعات کمباری که تعرفه برق ارزانتر است، به طور مستقیم قبض خود را کاهش دهند. حذف کامل قبضهای تخمینی و امکان مدیریت خدمات (مانند قطع و وصل) از راه دور، راحتی و اطمینان بیسابقهای را به ارمغان میآورد.
- انقلابی در بهرهوری شرکتهای برق: برای شرکتهای توزیع، این فناوری یک تغییر پارادایم است. شناسایی آنی و دقیق محل خاموشیها، زمان قطعی برق را به شدت کاهش میدهد. کاهش هزینههای عملیاتی به دلیل حذف نیاز به قرائت دستی و اعزام تکنسین، یک صرفهجویی عظیم مالی است. مهمتر از آن، دادههای دریافتی به شرکتها اجازه میدهد تا بار شبکه را بهتر پیشبینی و مدیریت کنند، از افت ولتاژ جلوگیری نمایند و شبکه را برای پذیرش منابع انرژی تجدیدپذیر ناپایدار مانند خورشید و باد، آماده سازند.
-
منافع زیستمحیطی: کنتورهای هوشمند ابزاری کلیدی برای ترویج بهرهوری انرژی هستند. با توانمندسازی مصرفکنندگان برای کاهش مصرف و کمک به شرکتهای برق برای بهینهسازی شبکه، نیاز به ساخت نیروگاههای جدید (بهویژه نیروگاههای سوخت فسیلی) کاهش مییابد. این امر به طور مستقیم به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و مبارزه با تغییرات اقلیمی کمک میکند.
معایب و نگرانیها: هزینهها، حریم خصوصی و امنیت
در کنار مزایای فراوان، پیادهسازی کنتورهای هوشمند با نگرانیها و چالشهایی نیز همراه است که باید به دقت مدیریت شوند.
- هزینههای اولیه سنگین: بزرگترین مانع، هزینه بالای اولیه برای خرید و نصب میلیونها کنتور هوشمند و ایجاد زیرساخت ارتباطی لازم (AMI) است. این سرمایهگذاری عظیم، اگرچه در بلندمدت از طریق افزایش بهرهوری جبران میشود، اما تأمین مالی آن در کوتاهمدت یک چالش بزرگ برای شرکتهای برق است و این هزینه ممکن است به شکل افزایش موقت تعرفهها به مصرفکنندگان منتقل شود.
- حریم خصوصی دادهها: کنتور هوشمند دادههای بسیار دقیقی از الگوی مصرف انرژی یک خانوار جمعآوری میکند که میتواند اطلاعاتی در مورد سبک زندگی افراد، زمان حضور یا عدم حضور آنها در خانه و نوع وسایل مورد استفاده را فاش کند. حفاظت از این حریم خصوصی و جلوگیری از سوءاستفاده از این دادهها یک دغدغه اساسی است. وضع قوانین سختگیرانه برای حفاظت از دادهها و ایجاد شفافیت در مورد نحوه استفاده از اطلاعات، برای جلب اعتماد عمومی ضروری است.
-
امنیت سایبری: هر دستگاهی که به یک شبکه متصل باشد، به طور بالقوه در معرض حملات سایبری قرار دارد. هکرها میتوانند با نفوذ به شبکه کنتورهای هوشمند، اطلاعات مصرفکنندگان را سرقت کنند، در قبضها دستکاری نمایند یا حتی با ایجاد اختلال گسترده، ثبات کل شبکه برق را به خطر اندازند. بنابراین، تأمین امنیت این زیرساخت از طریق رمزنگاری قوی، پروتکلهای امنیتی چندلایه و نظارت مداوم، امری حیاتی و غیرقابل چشمپوشی است.
چالشهای پیچیده پیادهسازی
حرکت از کنتورهای آنالوگ به سمت یک زیرساخت هوشمند، پروژهای عظیم و چندوجهی است که فراتر از یک تعویض ساده دستگاه است. این فرآیند با چالشهای لجستیکی، فنی و اجتماعی قابل توجهی روبروست.
-
یکپارچهسازی فنی و مدیریت داده: شرکتهای برق باید سیستمهای IT خود را به طور کامل برای دریافت، ذخیره، پردازش و تحلیل این حجم بیسابقه از داده (Big Data) ارتقا دهند. انتخاب فناوری ارتباطی مناسب (مانند شبکه سلولی، امواج رادیویی یا فیبر نوری) که بتواند در مناطق مختلف با تراکم جمعیت و شرایط جغرافیایی متفاوت به خوبی کار کند، خود یک چالش بزرگ است.
- پذیرش عمومی و آموزش: موفقیت هر فناوری جدیدی به پذیرش آن توسط مردم بستگی دارد. بسیاری از مصرفکنندگان از نحوه کارکرد کنتورهای هوشمند و مزایای آن بیاطلاع هستند. نگرانیها در مورد حریم خصوصی، امنیت و هزینهها میتواند منجر به مقاومت در برابر نصب این دستگاهها شود. بنابراین، کمپینهای آموزش و اطلاعرسانی شفاف به مردم نقشی کلیدی دارد. شرکتهای برق باید به وضوح توضیح دهند که این دادهها چگونه استفاده میشوند و چگونه مصرفکنندگان میتوانند از این فناوری برای کاهش هزینههای خود بهرهمند شوند.
-
چارچوبهای قانونی و نظارتی: دولتها و نهادهای نظارتی باید چارچوبهای قانونی لازم را برای حمایت از این تحول ایجاد کنند. این قوانین باید مواردی مانند استانداردهای فنی، قوانین حفاظت از دادهها و حریم خصوصی، و مدلهای تعرفهگذاری جدید را پوشش دهند تا هم از مصرفکننده محافظت شود و هم انگیزه لازم برای سرمایهگذاری شرکتهای برق فراهم گردد.

نمونههای موفق اجرای کنتورهای هوشمند در دنیا در زیرساخت های شهری
با وجود چالشها، بسیاری از کشورها و شهرها با موفقیت پروژههای عظیم نصب کنتورهای هوشمند را به سرانجام رساندهاند و اکنون از مزایای آن بهرهمند هستند.
- ایتالیا: شرکت Enel در ایتالیا یکی از اولین شرکتهای بزرگ در جهان بود که در اوایل دهه ۲۰۰۰، پروژه ملی تعویض کنتورها را آغاز کرد. این حرکت پیشگامانه به آنها اجازه داد تا هزینههای عملیاتی را به شدت کاهش دهند، سرقت برق را به طور مؤثری شناسایی کنند و زیربنای یک شبکه هوشمندتر را پایهریزی نمایند. موفقیت ایتالیا به الگویی برای سایر کشورهای اروپایی تبدیل شد.
- کالیفرنیا: در ایالت کالیفرنیا، شرکتهایی مانند PG&E با اهداف مشخصی از جمله بهبود پایداری شبکه، مدیریت بهتر منابع انرژی تجدیدپذیر (به ویژه انرژی خورشیدی) و توانمندسازی مصرفکنندگان برای کاهش مصرف، میلیونها کنتور هوشمند نصب کردهاند. ابزارهای آنلاین و اپلیکیشنهایی که در اختیار مشترکین قرار گرفته، به آنها کمک میکند تا تأثیر مستقیم عادات خود بر قبض برق و محیط زیست را مشاهده کنند.
-
کشورهای اسکاندیناوی: کشورهایی مانند سوئد، با انگیزههای قانونی برای صدور قبضهای ماهانه و دقیق، به سرعت به سمت کنتورهای هوشمند حرکت کردند. این امر دقت صورتحسابها را افزایش داد و به شرکتهای برق اجازه داد تا بازار رقابتیتری برای انرژی ایجاد کرده و خدمات نوآورانهتری به مشتریان خود ارائه دهند.
کنتور هوشمند و خانه هوشمند
شاید هیجانانگیزترین جنبه کنتورهای هوشمند، نقشی باشد که در آینده ایفا خواهند کرد. این دستگاهها از یک ابزار اندازهگیری صرف، به پلی بین انرژی (Energy Gateway) برای خانه هوشمند در حال تبدیل شدن هستند. این فناوری، شاید ابتدایی ترین دریچه اینترنت اشیاء (IoT) در حوزه انرژی است. در آیندهای نزدیک، کنتور هوشمند شما هم با شرکت برق، و هم با تمام دستگاههای هوشمند داخل خانهتان نیز در ارتباط خواهد بود.
- بهینهسازی خودکار: یک سیستم مدیریت انرژی خانگی (HEMS) میتواند به طور خودکار ماشین ظرفشویی را در ساعات نیمهشب که برق ارزانتر است روشن کند، یا در ساعات اوج مصرف، دمای ترموستات را برای صرفهجویی چند درجه تغییر دهد. این بهینهسازی بدون نیاز به دخالت شما و بر اساس دادههای آنی از شبکه و تعرفهها انجام میشود.
- ادغام با خودروهای برقی (V2G): کنتور هوشمند میتواند فرآیند شارژ خودروی برقی شما را مدیریت کند تا در ارزانترین زمان ممکن انجام شود. در آیندهای پیشرفتهتر، با فناوری Vehicle-to-Grid (V2G)، باتری خودروی شما حتی میتواند در ساعات اوج مصرف، برق ذخیرهشده خود را به شبکه بازگرداند و شما از این طریق درآمد کسب کنید و به پایداری شبکه کمک نمایید.
-
مدیریت تولید پراکنده: اگر نیروگاه خورشیدی دارید یا روی سقف خانه خود پنل خورشیدی دارید، کنتور هوشمند هم میزان تولید و تزریق برق به شبکه را با دقت میلیمتری محاسبه میکند، و هم به شبکه کمک میکند تا این منبع تولید پراکنده را بهتر مدیریت کند و شما را به یک عضو فعال در تولید انرژی تبدیل میکند.

نتیجهگیری
کنتور هوشمند بسیار فراتر از یک دستگاه منفعل برای اندازهگیری برق است؛ این فناوری یک سنسور حیاتی، یک نود ارتباطی و یک میترینگ اکتیو برای اکوسیستم انرژی فرداست. این دستگاه در واقع دریچه ای است به سوی آیندهای که در آن انرژی به شکلی هوشمندتر، کارآمد و پایدارتر مدیریت میشود. با وجود اینکه چالشهای قابل توجهی مانند هزینههای اولیه، امنیت سایبری و حفاظت از حریم خصوصی نیازمند مدیریت دقیق و سیاستگذاریهای شفاف هستند، اما مزایای بنیادین این فناوری غیرقابل انکار است و مسیر حرکت به جلو را مشخص میکند.
این فناوری با ارائه اطلاعات دقیق و قابل فهم، قدرت را از انحصار شرکتهای بزرگ خارج کرده و کنترل را به دستان مصرفکنندگان بازمیگرداند. شاید دیگر فقط به معنای صرفهجویی در هزینه نیست و به معنای مشارکت فعال در یک سیستم بزرگتر در اکوسیستم شهر هوشمند است؛ فرصتی برای هر فرد تا با تصمیمات آگاهانه، که هم به اقتصاد انرژی محور کمک کند و هم نقش معناداری در حفظ محیط زیست و ساختن آیندهای پاکتر ایفا نماید. در مقیاسی بزرگتر، کنتورهای هوشمند سلولهای بنیادی یک شبکه برق مدرن، پویا و انعطافپذیر یا همان اسمارت گرید (Smart Grid) هستند.
این شبکه هوشمند برای مدیریت چالشهای پیچیده قرن بیست و یکم ضروری است. در نهایت میتوان با قطعیت گفت، این جعبه کوچک دیجیتال، یک قهرمان گمنام در انقلاب انرژی است؛ یک جزء حیاتی که شاید به چشم نیاید، اما به آرامی و با اطمینان، چرخدندههای عظیم گذار جهانی به سمت یک پارادایم انرژی پایدار را به حرکت درمیآورد و نحوه تعامل ما با یکی از حیاتیترین منابع زندگیمان را برای همیشه دگرگون میسازد.