همانطور که قبلاً گفته شد، در یک خانه هوشمند تمامی تجهیزات و تاسیسات بهصورت یکپارچه عمل میکنند. شبکه ارتباطی که بین این تجهیزات ارتباط برقرار میکند با استانداردهای ارتباطی مختلف که پروتکل نامیده میشود، دادهها را بین اجزای مختلف ساختمان جابهجا مینماید. برای هوشمندسازی ساختمان و پیادهسازی سیستمهای خانه هوشمند، پروتکلهای ارتباطی گوناگونی وجود دارد که قدیمیترین آنها X10 و یکی از رایجترین پروتکلها KNX میباشد. سازندگان مختلف، بسته به نوع طراحی، محصولات هوشمند خود را بر پایه یکی از این استانداردها ارائه میکنند.
اجازه دهید با یک مثال شروع کنیم: در حالت سنتی، چراغ های اتاق خواب از طریق یک سیم فاز و نول به کلید اتاق متصل شده و این کلید داخل اتاق قرار دارد؛ پس مسلماً نمیتوان هیچگونه کنترلی روی این کلید از سایر فضاهای منزل داشت.
در یک ساختمان هوشمند، این کلید میبایست از راه دور نیز قابلیت کنترل داشته باشد؛ پس مجبوریم تا به نحوی بین این چراغ و سایر فضاها ارتباط برقرار نماییم. این شبکه ارتباطی به طرق مختلفی و با پروتکل های هوشمند متفاوتی، بسته به نوع طراحی خانه هوشمند شما، قابل پیادهسازی میباشد که گاهی ممکن است این اطلاعات از طریق سیم برق منتقل شود (مثل پروتکلهای PLCBus و X10) و گاهی نیاز به کابلکشی مجزاست (مثل پروتکل KNX) و گاهی در پروتکل هایی همچون Z-wave این ارتباط بهصورت بیسیم (Wireless) برقرار میشود.
پروتکلها: سیمکشی مخصوص مانند KNX و C-Bus
پروتکلهایی که با سیم برق مستقیماً در ارتباط هستند، به شدت به موتورهای برق و نویز محیط سیمکشی حساس میشوند؛ لذا برای حل این مشکل، سیستمهایی مانند پروتکلهای KNX و C-Bus تمامی سیمهای منازل را به یک تابلوی مرکز وصل میکنند و در این تابلو، با استفاده از رلههای ۸ یا ۱۶ کاناله، کنترل قطع و وصل تمامی وسایل را به عهده میگیرند.
شاید خواندن مقاله “پروتکل های اینترنت اشیا” برای شما جالب باشد!
مثلاً برای روشن یا خاموش کردن یک لامپ، از چراغ یک زوج سیم مستقیماً به تابلوی برق میرود و از کلید نصبشده در محل نیز یک زوج سیم به تابلوی برق منتقل میشوند؛ با فشردن کلید، فرمان به کنترلر مرکزی ارسالشده و او تصمیم میگیرد که چراغ را خاموش کند و برق زوج سیم چراغ را از طریق رله کنترلی مربوط به آن قطع کرده و چراغ خاموش میشود. این پروتکلها معمولاً تا ۳.۵ برابر سیمکشی اضافه را به کاربر تحمیل میکنند؛ ولی در عوض نویز محیطی تأثیر بسیار ناچیزی در سیستم دارد و کاملاً قابلصرفنظر کردن است. علاوه بر آن، کنترلی که به سیستم میدهد بسیار بیشتر از کنترلر قطع و وصل ساده پیشنهاد شده توسط پروتکلهایی شبیه X10 است.
KNX
در پیادهسازی و اجرای یک خانه هوشمند از پروتکلهای متفاوتی استفاده میشود که پروتکل KNX یکی از محبوبترین این پروتکلهاست. KNX پروتکل استاندارد ارتباطی مبتنی بر OSI بوده که جهت هوشمندسازی ساختمان طراحی گردیده است. این استاندارد در قیاس با سه پروتکل قبلی که در این خصوص موجود بوده (EHS، Batibus، EIB) موفقیت و محبوبیت بیشتری را کسب کرده و هر روزه تعداد دوستداران بیشتری پیدا میکند. این استاندارد توسط انجمن KNX مدیریت و اداره میشود و تمامی شرکتهای تولیدکننده محصولات خانه هوشمند که محصولات KNX تولید میکنند، زیر نظر و عضو این انجمن میباشند.
این استاندارد بر اساس پروتکل ارتباطی EIB میباشد که با لایههای فیزیکی، روشهای پیکربندی و تجارب کاربردی دو پروتکل Batibus و EHS تلفیق گردیده است.

KNX بسترهای ارتباطی متنوع و زیادی را تحت پوشش قرار میدهد که عبارتاند از:
- شبکه برق ساختمان (برگرفته از استانداردهای EHS و EIB و تقریباً شبیه پروتکل X10 و پروتکل PLCBus عمل میکند)
- استفاده از شبکه اترنت (با عناوین EIB net/IP و KNX net/IP نیز از آن یاد میشود)
- کابلهای زوج سیم بههمتابیده (برگرفته از EIB و Batibus)
- بستری بر پایه امواج رادیویی و بیسیم (KNX-RF)
- مادونقرمز
- اخیراً ارتباطات KNX-IoT
PLCBus
پروتکل PLCBus از خط برق جهت برقراری ارتباط و نیز ارسال و دریافت اطلاعات و فرامین به وسایل الکترونیکی که جهت خانه هوشمند استفاده میشوند، استفاده میکند. این پروتکل جهت اتوماسیون خانگی، توسط شرکت ATS در سال ۲۰۰۲ در هلند توسعه داده شد. پروتکل PLCBus از بسیاری جهات شبیه پروتکل X10 میباشد؛ ازاینرو که هر دوی این پروتکلها از خط برق جهت ارتباط خود استفاده مینمایند، با این تفاوت که این ارتباط دوسویه بوده و امکان دریافت وضعیت ماژولها وجود داشته و نیز طراحان این پروتکل با بالا بردن قابلیت اعتماد بیش از ۹۹.۹۸ درصد، تکنولوژیهای قبلی مانند X10 را بهبود بخشیدهاند؛ ازاینرو الزام وجود ماژولهای فیلتر و تکرارکننده در بسیاری از موارد از بین میرود.
اگرچه سیستم آدرسدهی این دو پروتکل یکسان است؛ اما وجود این دو سیستم بر روی یک خط برق تداخلی در عملکرد آنها به وجود نمیآورد؛ لذا میتوان از طریق پل مبدل از این دو پروتکل در کنار هم استفاده کرد. سیستم خانه هوشمند با پروتکل PLCBus قابلیت آدرسپذیری تا ۶۴۰۰۰ آدرس را دارند.
X10
اولین پروتکل اتوماسیون به نام X10 در سال ۱۹۹۵ در کشور اسکاتلند توسط شرکت پیکو الکترونیکس به جهان عرضه شد و هماکنون نیز X10 کماکان پرفروشترین پروتکل اتوماسیون در جهان است؛ ولی به دلیل مشکلاتی که داراست، با پیشرفت تکنولوژی پروتکلهای فراوان دیگری نیز به بازار آمده که هر کدام هدفی را دنبال میکنند. بعضی از آنها با استفاده از تکنولوژیهای بیسیم سعی در کاهش هزینه نصب سیستم کردهاند، بعضی دیگر با تغییر سیمکشی منازل سعی در افزایش امنیت سیستم کردهاند و به همین ترتیب هر کدام قسمتی از اتوماسیون را بهینهسازی میکنند؛ بااینوجود کماکان سیستمهای اتوماسیون موجود، به اوج کار خود هنوز نرسیدهاند. در جدیدترین تکنولوژی عرضهشده در سال ۲۰۱۱ توسط شرکت گوگل بنام Android@Home سعی بر این شده که تمام سیستم تحت اختیار ارتباطات WiFi درآید و حتی با تغییر لامپها، بدون نیاز به هیچگونه وسیلهای دیگر، سیستم روشنایی در اختیار این سیستم درآید؛ در نهایت اینگونه متصوریم که روزی خواهد رسید که تمامی ارتباطات منازل، بر روی Wifi منتقلشده و تمامی دستگاههای منازل اعم از چراغها، تلویزیون، کامپیوتر و غیره بدون نیاز به هیچگونه سیستم اضافی، ارتباطشان برقرار میگردد؛ بااینوجود بازهم باید منتظر تغییرات تکنولوژی بود تا بتوان مسیر پیشرفت اتوماسیون را پیشبینی کرد.
همانگونه که گفته شد، بعد از اولین پروتکل که X10 نام داشت، بسیاری پروتکلهای دیگر برای اتوماسیون معرفی شدند؛ این پروتکلها به بیانی دیگر، ساختار و نحوه برقراری ارتباط را در سیستم اتوماسیون مشخص میکنند؛ میتوان گفت هر کدام معیار استاندارد سازی خاصی برای اتوماسیون دارند؛ این استاندارد شامل نحوه سیمکشی در صورت وجود، شکلبندی اطلاعات ردوبدل شده بین واحدها، معماری سیستم و بسیاری از موارد دیگر میباشد. این پروتکلها هرکدام برای کشورهای مختلف و برای سطوح ولتاژ برقهای مختلف ساختهشدهاند؛ برای همین منظور، معمولاً این پروتکلها منطقهای فروش بیشتری دارند.
کارکرد X10
همانگونه که قبلاً نیز گفته شد، مهمترین و پرفروشترین سیستم اتوماسیون در دنیا سیستمهای مبتنی بر پروتکل X10 هستند. ارتباطات این سیستمها بر روی سیم برق است و تمامی دادهها از این طریق منتقل میگردد. برای ارسال هر بیت یک بر روی سیم، بر مبنای این پروتکل درون یک تناوب برق شهر، یک موج سینوسی ۱۲۰ کیلوهرتز ارسال میگردد و برای هر بیت صفر، هیچ موجی ارسال نمیشود؛ به همین دلیل نرخ ارسال بیت در پروتکل X10، شصت بیت در ثانیه است که دقیقاً معادل ۶۰ یا ۵۰ هرتز فرکانس برق شهر است.
لازم به ذکر است که این پروتکل یکطرفه است و فقط دستورات متعلق به هر آدرس را دوبار ارسال میکند و هیچ جوابی مبنی بر انجام عملیات دریافت نمیکند؛ برای همین است که ضریب اطمینان سیستم به شدت کاهش مییابد. هرچند با تمامی این مشکلات، سیستم آنقدر ارزان است که برای بسیاری از خانهها این سیستم بهصرفهترین سیستم موجود است.
Z-Wave
پروتکلهای مختلفی برای اتصال بیسیم در اتوماسیون خانگی وجود دارند، اما Z-Wave بیش از ۲۰ سال است که به دلیل تواناییاش در برآورده کردن نیازهای متفاوت کاربران خانههای هوشمند، مورد توجه توسعه دهندگان قرار گرفته است. ویژگی هایی مانند نصب آسان، اتصال ایمن و سازگاری با دستگاههای قدیمی، به تولیدکنندگان کمک کرده است تا محصولات بهتری در زمینه هوشمندسازی ساختمان ارائه دهند.
Z-Wave یک پروتکل ارتباطی دوطرفه بیسیم است که با اتحاد شرکت دانمارکی Zensys و Z-Wave ارائه شد. این تکنولوژی برای توانها و پهنای باندهای کم طراحیشده است؛ یعنی برای استفاده در کاربردهایی مانند Home Automation و یا Sensor Networkها.
Z-Wave یک شبکه با کیفیت بالا را در برابر قیمتی که معادل بخشی از قیمت تکنولوژیهای مشابه آن می باشد در اختیار کاربران میگذارد که این امر با تمرکز بر روی استفاده از پهنای باند کم و جایگزینی سخت افزارهای گران قیمت با روشهای نرم افزاری امری ابتکاری است. گفتنی است که در این تکنولوژی از هیچگونه سیم کشی برای انتقال سیگنالهای کنترلی استفاده نشده و این امر فقط به کمک سیگنالهای RF صورت می پذیرد.

محدوده استفاده از Z-Wave
Z-Wave عمدتا از تکنولوژی RF برای Remote control ها استفاده می نماید .تکنولوژی Z-Wave با مصرف انرژی کم ، انتقال دوطرفه ، تکنولوژی شبکه Mesh و پشتیبانی از “باطری به باطری” گزینه مناسبی برای سنسورها و دستگاه های کنترلی می باشد.
تکنولوژی شبکه Mesh برای Z-Wave می تواند دستورات را به صورت دو طرفه از یک وسیله به وسیله دیگری منتقل نماید درحالیکه ممکن است موانع و یا نقاط کور رادیویی در محل موجود باشد. تکنولوژی Z-Wave به صورت چیپ ست هایی به تنهایی در دسترس است . پروتکل Z-Wave درون چیپ ها جاسازی شده است . و حافظه Flash جهت تولیدکنندگان این محصولات برای بارگذاری نرم افزارهایشان تعبیه شده است.
برای راحتی ارائه محصولات طرح های از پیش آماده ای بر روی برد های PCB در کنار چیپ های تکی Z-Wave ارائه می شود که می توان به برد های آنتن و فیلتر ها اشاره نمود.
شما می توانید به کمک Z-Wave تمامی وسایل خود را حتی زمانی که در خانه نیستید تحت کنترل داشته باشید. و این امر از طریق یک PC و با کمک اینترنت از هر نقطه از دنیا میسر خواهد بود . حتی با کمک موبایل نیز قادر به انجام بسیاری از این امور خواهید بود.
به دلیل اینکه Z-Wave روی فرکانس خاص خود کار می کند )که مخصوص به خود می باشد( با هیچیک از دیگر وسایل بی سیم مثل تلفن های بی سیم، روترها و مودم ها و… تداخل نخواهد داشت.
Z-Wave و Z-Wave Long Range (LR)
پروتکل Z-Wave یک فناوری ارتباطات بیسیم باز و قابل همکاری است که در باند زیر گیگاهرتز عمل میکند و بهطور خاص برای کنترل، نظارت و بررسی وضعیت در محیط های مسکونی و تجاری سبک طراحی شده است.
Z-Wave Long Range (LR) اگرچه نوعی از Z-Wave است، اما با برد بالاتری عمل میکند و قابلیت استفاده در فضاهای بزرگتر مانند ساختمانهای تجاری سبک، هتل ها و واحدهای مسکونی چند واحدی را دارد. Z-Wave LR از یک نوع مدولاسیون جدید استفاده میکند که سرعت انتقال دادهاش به ۱۰۰ کیلوبیت در ثانیه افزایش یافته است. در حال حاضر، Z-Wave LR تنها در بازار ایالات متحده موجود است، اما تیمهای فنی در حال کار بر روی گسترش آن به اروپا و مناطق دیگر هستند.
مزایای Z-Wave LR
یکی از بزرگ ترین مزایای Z-Wave LR برد بالای آن است. این پروتکل میتواند سیگنال ها را تا چندین مایل انتقال دهد. همچنین، امکان ایجاد شبکهای با تا ۴۰۰۰ دستگاه را فراهم میکند. باتری دستگاه های Z-Wave LR میتواند تا ۱۰ سال عمر داشته باشد، زیرا پروتکل بهطور خودکار قدرت ارسال سیگنال را تنظیم میکند. این ویژگی امکان نصب حسگرها در مکانهای دوردست مانند زیر شیروانی یا پشت دیوار را آسانتر میکند.
توپولوژی شبکه Z-Wave LR
دستگاههای Z-Wave LR از یک ساختار شبکه ستارهای بهره میبرند که در آن یک دروازه یا هاب مرکزی به طور مستقیم به همه دستگاهها متصل میشود. این ساختار برخلاف شبکههای مش (mesh)، که سیگنالها را از دستگاهی به دستگاه دیگر منتقل میکنند، به اتصال مستقیم و سریعتر کمک میکند. همچنین، فضای آدرسدهی Z-Wave LR افزایش یافته است تا بتواند تا ۴۰۰۰ دستگاه را در شبکه پشتیبانی کند.
C-BUS
C-BUS می تواند برای کنترل نور و سایر سیستم های الکتریکی از طریق ریموت کنترل استفاده شود. و ضمن ا می تواند با یک سیستم حفاظتی، محصولات صوتی و تصویری یا سایر موارد الکتریکی در تعامل باشد. سیستم C-BUS در دو حالت با سیم و بدون سیم در دسترس می باشد. درگاه (Gateway) جهت ارتباط بین شبکه ای با سیم و بدون سیم آن نیز در دسترس است.
سیستم با سیم C-BUS از یک کابل Cat5 UTP به عنوان بستر ارتباطی بهره می برد. سیم کشی شبکه با کمک Cat5 در C-BUS از یک ساختار توپولوژی آزاد بهره می برد. ماکزیمم طول سیم به کار رفته در C-BUS، حدود ۱۰۰۰ متر است. با این وجود این متراژ با استفاده از Bridge در شبکه قابل افزایش است. در یک شبکه تا حدود ۱۰۰ دستگاه مختلف قابل نصب است که این تعداد نیز به کمک Bridge ها قابل افزایش هستند.
حداکثر تعداد شبکه های C-BUS در یک نصب ۲۵۵ شبکه می باشد. (توجه داشته باشید که این محدودیت اگر از یک واسط C-Bus Ethernet استفاده شود اعمال نخواهد شد، در آن شرایط سیستم فقط محدودیت آدرس IP را خواهد داشت) حداکثر تعداد شبکه های متصل شده به صورت سری به شبکه محلی از طریق Bridge های شبکه ۹ عدد است (یعنی استفاده از ۶ عدد Bridge)
ZigBee
برای خانه ای که از قبل ساخته شده و نیاز به طراحی هوشمند است پروتکل بی سیم ZigBee به دلیل بیسم بودن پیشنهاد میشود . ZigBee مشخصه دسته ایی از پروتکل های ارتباط سطح بالا است که از فرستنده و گیرنده های دیجیتالی مطابق با استاندارد IEEE802 برای شبکه های شخصی بیسیم با نرخ ارسال داده پایین استفاده می کنند. ZigBee به منظور تعریف یک تکنولوژی ساده تر و ارزانتر از بلوتوث برای شبکه های شخصی بیسیم بوجود آمده است. به طور کلی در مراحل طراحی برای ساختمان های که امکان سیم کشی وجود ندارد یا به هر دلیلی سیم کشی انجام شده فرسوده یا قابل اطمینان نیست این پروتکل پیشنهاد می شود.

ویژگی های ZigBee
ZigBee یک استاندارد ارتباطی بیسیم است که به ویژه برای کاربردهای کممصرف و شبکههای حسگر طراحی شده است. یکی از ویژگیهای بارز ZigBee، مصرف انرژی بسیار پایین آن است. این استاندارد به گونهای طراحی شده که دستگاهها بتوانند برای مدت طولانی بدون نیاز به تعویض باتری کار کنند. این ویژگی به ویژه در کاربردهایی مانند خانههای هوشمند و سیستمهای نظارت محیطی که نیاز به عمر طولانی باتری دارند، بسیار حائز اهمیت است.
ویژگی دیگر ZigBee، مقیاسپذیری آن است. این استاندارد میتواند به راحتی در شبکههای بزرگ با تعداد زیادی گره (دستگاه) استفاده شود. ZigBee قادر است هزاران دستگاه را در یک شبکه مدیریت کند، که این امر آن را برای کاربردهای صنعتی و تجاری مناسب میسازد. همچنین، این استاندارد از معماری خودسازمانده استفاده میکند، به این معنی که دستگاهها میتوانند به طور خودکار با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و شبکه را بهینهسازی کنند.
ZigBee همچنین دارای قابلیتهای امنیتی بالایی است. این استاندارد از رمزنگاری AES-128 برای محافظت از دادهها استفاده میکند و به این ترتیب اطلاعات منتقل شده در شبکه را در برابر دسترسی غیرمجاز ایمن میسازد. این ویژگی برای کاربردهای حساس مانند نظارت بر امنیت و سیستمهای کنترل صنعتی بسیار مهم است.
زیگبی به دلیل پیاده سازی آسان و هزینه پایین، گزینهای جذاب برای توسعهدهندگان و شرکتها است. این استاندارد به راحتی در دستگاههای مختلف قابل استفاده است و به کاربران این امکان را میدهد که سریع و ارزان، شبکههای وایرلس خود را راهاندازی کنند. به همین دلیل، زیگ بی به یکی از محبوبترین استانداردها در زمینه اینترنت اشیاء (IoT) تبدیل شده است.
ZigBee مصرف انرژی و کارایی بسیار پایینی دارد و این ویژگیها باعث میشود که شبکههای بزرگ مقیاس برای WSN قابل استفاده باشند و ZigBee را به یکی از بهترین استانداردها برای این کار تبدیل کند.
INSTEON
این پروتکل یک پروتکل اتوماسیون خانگی است که هم از فناوری سیمی و هم بدون سیم (وایرلس) بهره می برد. در ضمن دستگاههای پروتکل X10 با این پروتکل سازگار هستند. اگر شما یک سیستم مبتنی بر x10 دارید، این پروتکل انتخاب خوبی برای تجهیز کردن سیستم خود به فناوری بی سیم می باشد.
Insteon یک فناوری پیشرفته است که بهطور ویژه برای اتوماسیون خانگی طراحی شده است و امکان کنترل چراغها، لوازم خانگی، ترموستاتها، حسگرهای حرکتی و سایر وسایل الکترونیکی موجود در خانه را فراهم میکند. این فناوری از ترکیب ارتباطات بیسیم فرکانس رادیویی (RF) و سیمکشی برق موجود در ساختمان بهره میبرد تا با دستگاهها ارتباط برقرار کند. ویژگی دو باندی Insteon آن را به پروتکلی خاص در میان فناوریهای کنترل خانه تبدیل کرده است که از خطوط برق و اتصال بیسیم خانه برای ایجاد شبکهای قوی استفاده میکند. این شبکه قادر است به راحتی با تمامی دستگاهها حتی در زیرزمین ها یا اتاق هایی با دیوارهای بتنی ضخیم ارتباط برقرار کند.
در شبکه Insteon، هیچ روتر یا دستگاه مدیریتی مرکزی وجود ندارد. هر دستگاه میتواند توسط هر دستگاه دیگری در شبکه کنترل شود یا خود کنترل کند، که این امر باعث حذف هرگونه سلسله مراتب پیچیده در پروفایلهای دستگاهها میشود. به عبارت دیگر، هر دستگاه بهطور مستقل قادر به ارسال و دریافت سیگنالها است. دستگاههای متصل به شبکه Insteon مانند تکرارکننده عمل میکنند که هر فرمان را دریافت و مجدداً ارسال میکنند.
بنابراین، اضافه کردن دستگاههای بیشتر به شبکه Insteon در واقع شبکه را قویتر و قابل اطمینانتر میسازد. برخلاف بسیاری از شبکههای مش دیگر که از جداول روتر پیچیدهای استفاده میکنند و تنها برخی ماژولها به عنوان تکرارکننده عمل میکنند، شبکه Insteon سادهتر و قابل اعتمادتر است.
ویژگیهای Insteon
- نصب آسان
نصب Insteon در خانههای موجود نیازی به سیمکشی جدید ندارد، زیرا محصولات Insteon از طریق سیمهای برق موجود و همچنین بهصورت بیسیم ارتباط برقرار میکنند.
- پاسخگوی فوری
پیامهای Insteon در کمتر از ۰.۰۵ ثانیه ارسال میشوند، سریعتر از حد توانایی تشخیص چشم انسان. بنابراین، دستگاههای Insteon به دستورات بدون تأخیر ملموس پاسخ میدهند. سرعت سیگنالدهی Insteon برای کنترل خانگی بهینه شده است و به اندازه کافی سریع برای پاسخگویی فوری است.
- استفاده ساده
کنترل یک دستگاه Insteon برای کنترل دستگاه دیگر بسیار ساده است. کافی است یک دکمه را روی هر دستگاه به مدت ۱۰ ثانیه فشار داده و نگه دارید تا دستگاهها به هم متصل شوند. از آنجایی که دستورات تایید شدهاند، محصولات Insteon میتوانند بازخورد فوری به کاربر ارائه دهند و استفاده از آنها را ساده و کاربرپسند کنند.
- قابل اعتماد
Insteon یکی از قابل اعتماد ترین فناوریهای شبکه کنترل خانگی بیسیم است زیرا دستگاههای Insteon پیامهای دریافتی از سایر دستگاههای Insteon را تکرار میکنند. علاوه بر این، ارتباطات دوقطبی آن تضمین میکند که مسیرهای متعددی برای انتقال پیامها وجود دارد، که موجب میشود شبکهای پایدار و قابل اطمینان ایجاد شود.
- مقرونبهصرفه:
به دلیل نصب آسان و نیاز کم به تجهیزات اضافی، Insteon بسیار مقرونبهصرفه است. میتوان آن را به راحتی با هزینهای کم در هر تعداد محصول ادغام کرد. هزینه محصولات شبکه Insteon نیز به دلیل طراحی ویژه برای برنامههای کاربردی کنترل خانگی بسیار مناسب است.
اینستئون با ترکیب ارتباطات سیمکشی و بیسیم، راهحلی جامع و قابل اعتماد برای اتوماسیون خانگی ارائه میدهد که نصب آسان، پاسخگویی سریع، استفاده ساده، قابلیت اطمینان بالا و هزینه مقرونبهصرفه را شامل میشود. این فناوری به کاربران امکان میدهد که کنترل کامل بر دستگاههای خانگی خود داشته باشند و تجربهای هوشمند و راحت را در زندگی روزمرهشان فراهم کنند.

Lon Works
با پیشرفت هایی که در زمینه میکرو کامپیوترها در دهه ۸۰ میلادی بوجود آمد، امکان این که پروسس های کنترلی را در خود اجزا و قطعات انجام دهیم، مهیا شد. این میکروکامپیوترها امکان انجام همان پروسس هایی که بوسیله PLC ها صورت می گرفت را مهیا ساختند که به آنها DDC) direct digital control) گفته می شود. به این روش کنترل غیر مرکزی نیز اطلاق می شود که از جمله پروتکل های این روش می توان به KNX و LON اشاره کرد. Lon Talk یک پروتکل LAN است که با استفاده از سخت افزار Neuron Clips ساخت کمپانی Echelon کار می کند.
Lon Works به خانواده ای از محصولات که توسط کمپانی Echelon بر پایه پروتکل Lontalk می باشد، اطلاق می شود. Lon Works مؤسسه است که مسئولیت استانداردسازی را بر عهده دارد. نکته مهم درباره این پروتکل، ساپورت کردن رنج وسیعی از مدیاهای مختلف است.
- امواج رادیویی RF
- فیبر نوری
- coaxial
- twisted pair
- power line
- infrared
همگی امکان این را دارند تا در لایه فیزیکی این پروتکل مورد استفاده قرار گیرند.
به سه طریق آدرس دهی برای این پروتکل موجود است : آدرس فیزیکی که یک عدد ۴۸ بیتی است ، بر روی هر کدام از Neuron چیپها وجود دارد. آدرس دستگاه که بجای آدرس فیزیکی می نشیند و آدرس گروهی که نشان دهنده آدرس گروهی از دستگاه هاست که کاربری مشترک دارند.
BACnet
یک پروتکل مخابرات داده ای برای اتوماسیون ساختمانی است. چیزی که BACnet را از بقیه پروتکل ها متمایز میکند ، ساختار انحصاری این پروتکل جهت اتوماسیون ساختمانی است. برای مثال کارهایی مانند طریقه حس کردن دما، زمانبندی فن ها و ارسال پیامهای مربوط به موقعیت پمپ ها را در نظر گرفته است.
در سالهای اخیر توجه زیادی به پروتکل BACnet برای سیستم های اعلام حریق شده است . به دلیل حساسیت بالای این سیستم ، شبکه ای که سیستم اعلام حریق را گزارش می دهد، می بایستی قابلیت اطمینان بالایی داشته باشد.
این پروتکل توسط مؤسسه آمریکایی ASHRAE تدوین شده و تاکنون استانداردهای آمریکایی، اروپایی، ISO و استانداردهای بیش از ۳۰ کشور را اخذ نموده است. استاندارد BACnet از سه بخش عمده تشکیل شده است:
اولا سعی شده که برای تجهیزات Building Automation استانداردی مشخص شود. بخش دوم طریقه ارسال پیام ها بر روی شبکه را مشخص می کند و در نهایت ساختارهای مورد قبول LAN را مشخص می نماید.
upb
این پروتکل یک پروتکل مبتنی بر سیم است که برای ولتاژ های بالا و سیگنال های قوی تر از پروتکل X10 استفاده می شود . مشکلات این پروتکل این است که فقط از ارتباط سیمی بهره می برد و اینکه این ارتباط و نصب اینگونه دستگاه ها گران تر از بقیه خواهد بود و نصب سختی دارند و اینکه دستگاه های زیادی با این پروتکل ساخته نشدند.